اعطای منزل مسکونی به خانواده هشتنفره کارگر فضای سبز
تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۲۱۸۱۰
اعضای شورای شهر تهران یک فوریت اعطای منزل مسکونی به خانواده هشت نفره کارگر فضای سبز شهر تهران را بررسی کردند.
به گزارش ایسنا، اعضای شورای شهر تهران صبح امروز در جریان بررسی یک فوریت طرح اعطای منزل مسکونی به یک خانواده هشت نفره که پدر این خانواده کارگر پیمانکاری فضای سبز شهرداری تهران است، را روی میز بررسی قرار دادند و ابوذر مختاری مدیرعامل سازمان املاک شهرداری اعلام کرد که یک واحد مسکونی ۱۰۵ متری در خیابان کرمان برای این خانواده کارگری در نظر گرفته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه محمد آخوندی اضافه کرد: این یک کار ارزشمند است و پیشنهاد میشود این طرح به صورت دو فوریتی مطرح و تعیین تکلیف شود.
حبیب کاشانی خزانهدار شورا نیز با اشاره به اینکه اگر یک خانواده هشت نفره قرار است صاحب منزل شود این اتفاق خوبی است اظهار کرد: اما باید این موضوع در کمیسیون بررسی و هفته آینده به صحن شورا آمده و نهایی شود.
پرویز سروری نیز با اشاره به اینکه این طرح نشاندهنده کمک شهرداری تهران به فرزند آوری و حمایت از خانوادهها است، اظهار کرد: اگر این طرح به کمیسیون برگردد، وقتگیر خواهد شد و بهتر است به قید دو فوریت این موضوع را بررسی کنیم تا برای خانوادهها امیدبخش باشد.
مهدی چمران در واکنش به سخنان اعضای شورا اظهار کرد: در یک فوریت یا دو فوریت این طرح بحثی نیست و تشویق به فرزند آوری موضوعی است که باید مدنظر قرار گیرد.
به گزارش ایسنا، اعضای شورای شهر تهران با ۲۰ رای موافق بررسی این طرح را به صورت دو فوریت در دستور کار قرار داده و در نهایت با قید دو فوریت، اعطای یک واحد مسکونی به یک خانواده هشت نفره که پدر این خانواده کارگر فضای سبز شهرداری تهران است را تصویب کردند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: مهدی چمران شوراي شهر تهران فرزندآوری فضاي سبز پليس شهرداري تهران اربعین 1402 تهران كشته دستگيری وزارت بهداشت آموزش و پرورش پليس شهرداري تهران اربعین 1402 تهران خانواده هشت نفره شهر تهران دو فوریت فضای سبز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۲۱۸۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شعر «موسی عصمتی» در فضای مجازی ۱۰ میلیون بازدیدکننده داشت
محمود اکرامی فر در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری صداوسیما درباره برنامه «سرزمین شعر» که از شبکه چهارم سیما پخش شد، گفت: این برنامه شعر را به یک گفتمان عمومی و از یک گزاره محفلی به یک گزاره عمومی تبدیل کرد، به طوریکه شعر را در جامعه رواج داد و توانست دوباره به زندگی عمومی، گفتگوها و ارتباطات کلامی مردم برگرداند.
وی افزود: موسی عصمتی یکی از شاعرانی بود که بخاطر جاذبه رسانهای و شعر خوبش از او استفاده کردم و در گروه من قرار داشت. اشعار او را در صفحه مجازی ام منتشر کردم و بازخوردهای زیادی از آن گرفتم.
این شاعر و داور برنامه تلویزیونی «سرزمین شعر» گفت: بیش از صد هزار نفر از این صفحه من بازدید کردند و شعر این شاعر حدود ۱۰ میلیون نفر بازدیدکننده داشت. خیلیها برای ما نوشتند که با این شعر زندگی کردند و حتی به گریه افتادند. میتوانم بگویم سرزمین شعر برنامه خوبی بود و میتواند بهتر هم شود.
برنامه «سرزمین شعر» در ادامه هجدهمین جشنواره بین المللی شعر فجر از ۲۶ اسفند پارسال در قالب مسابقه شعر به روی آنتن شبکه چهارم سیما رفت و فرصتی شد برای شنیدن اشعار جشنواره و انتخاب شاعران برتر بود. در قسمت اول این برنامه غزلی از موسی عصمتی درباره پدر و کارگران معدنعلاوه بر اینکه حضار برنامه را تحت تاثیر قرار داد، با اقبال عمومی هم همراه شد.
(پدر)
پدرم را خدا بیامرزد، مردِ سنگ و زغال و آهن بود
سالهای دراز عمرش را، کارگر بود، اهل معدن بود
از میان زغال ها در کوه، عصرها رو سفید برمیگشت
سربلند از نبرد با صخره، او که خود قله ای فروتن بود
پا به پای زغال ها میسوخت! سرخ می شد، دوباره کُک میشد
کورهای بود شعلهور در خود،کورهای که همیشه روشن بود
بارهایی که نانش آجر شد، از زمین و زمان گلایه نکرد
دردهایش، یکی دوتا که نبود! دردهایش هزار خرمن بود
از دل کوه های پابرجا، از درون مخوف تونل ها
هفت خوان را گذشت و نان آورد، پدرم که خودش تهمتن بود
پدرم مثل واگنی خسته، از سرازیر ریل خارج شد
بی خبر رفت او که چندی بود، در هوای غریب رفتن بود
مردِ دشت و پرنده و باران، مردِ آوازهای کوهستان
پدرم را خدا بیامرزد، کارگر بود، اهل معدن بود